اکثر اوقات ریسک بمعنای تهدید گرفته میشود، اما ریسک در اصل تاثیر ابهام یا غیر یقینی بالای یک فعاليت يا پروژه است، این تاثیر میتواند که جنبه مثبت يا منفی داشته باشد، وقتیکه ما از ابهام صحبت میکنیم، ابهام را میتوانیم بشکل ساده نبود یا کمبود معلومات در آن مورد فکر کنیم، هر قدری که معلومات ما دریک مورد کم باشد همانقدر سطح ابهام بلندتر و ریسک ما نیز کافی میباشد.
ريسک بطور عموم به دو کتگوری وسیع که عبارت از نامعلومهای – معلوم (Known – Unknown) و نامعلومهای – نامعلوم (Unknown – Unknown) اند، تقسیم بندی میشود؛ در ریسکهای نامعلومهای – معلوم ما پدیده های را شامل میکنیم که میتواند معلوم باشند اما تاثیر و امکان واقع شدنش نامعلوم هست یا آن ریسکهایکه قابل پیشبینی میباشند مثلاً استعفای غیرمترقبه کارمند پروژه؛ آسیب زده گی سیلاب در ساحه پروژه؛ و همچنان ریسکهای دیگری که میتواند با بررسی منبع؛ اسناد؛ جریان پروژه و دیگر موارد پیشبینی گردد؛ در حالیکه در کتگوری ریسکهای نامعلومهای – نامعلوم ما موارد را شامل میکنیم که نه ریسک معلوم است و نه امکان و تاثیر واقع شدن آن قابل پیشبینی میباشد مثلاً زلزله باوجودیکه ساحه پروژه شاید زون زلزله باشد اما پیشبینی زلزله تقریباً ناممکن است.
وقتیکه ما توانستیم ریسک های خود را با در نظرداشت منبع؛ وسایل؛ وقت؛ مشتری؛ بودجه؛ حالت کار؛ و دیگر موارد پروژه و همچنان با صحبت باتمام افراد مهم پروژه شناسایی و لیست کردیم؛ میتوانیم این لیست را از نقطه نظر امکان واقع شدن و تاثیر هر ریسک ارزیابی کنیم؛ تمام ریسکهای را که فکر میکنیم تاثیر مهم و امکان واقع شدن بلند دارد باید مدیریت نمایم، یعنی عکس العمل سنجیده شده برایش داشته باشیم.
طوریکه در پراگراف مقدماتی یادآوری شدیم، تاثیر ریسک میتواند مثبت و یا منفی باشد، اگر تاثیر منفی باشد آن ریسک تهدید یا Threat است و اگر تاثیر آن مثبت است در آنصورت ریسک فرصت یا Opportunity میباشد، برای ریسکهای که بالای پروژه تاثیر منفی داشته باشند، یعنی پروژه یا فعالیت را تهدید میکند، چهار ستراتيژی مديريت آن را داریم:
۱. جلوگیری (Avoid): درین نوع ستراتيژی جوابدهی ریسک، تیم پروژه کوشش میکند تا تهدید را کلاً از بین ببرد یا پروژه را از تاثیر آن نگهداری کند. درینمورد عموماً پلان مدیریت پروژه تغیر داده میشود تا آن فعالیت که باعث اینگونه ریسک میگردد بخش تهدید آن شامل پروژه نباشد. مثلاً زمان فعالیت زیاد میشود، ستراتيژی اجرآات تغیر میکند یا ماهیت کار کم میشود، و در حالت اضطراری یا استثناً تمام پروژه به تعویق انداخته یا لغو میشود.
۲. انتقال (Transfer): درین ستراتيژی تیم پروژه تاثیر تهدید به شمول مالکیت/ مسؤلیت جوابدهی آن را به جانب سومی انتقال میدهد. انتقال ریسک به طرف دیگر تنها مسؤلیت مديريت آن را انتقال میکند، ریسک را از بین نمیبرد. انتقال بمعنای واگذاشتن ریسک برای پروژهای بعدی یا سپردن آن بدون علم/ معلومات بطرف مقابل نیست، بلکه در اکثریت موارد این انتقال در مقابل پول یا منابع صورت میگیرد، آنطرف که مدیریت ریسکهای پروژه را بعهده میگیرند از پروژه هزینه مدیریت این ریسکها را دریافت میکنند.
۳. کاهش دادن اثر (Mitigate): درین ستراتيژی جوابدهی ما کوشش میکنیم که تاثیر يا امکان واقع شدن ریسک را کاهش دهیم. تیم کاری پروژه جستجو میکند تا چطور بتواند در محدوده وسایل پروژه امکان واقع شدن یا تاثیر منفی ریسک را پایین آورد. آرائه جواب يا عکس العمل سریعتر نسبت به عکس العمل به تاخیر افتاده میتواند مفیدتر واقع شوند و تاثیر منفی ریسک را کاهش دهد، يا اتخاذ پروسه های ساده، پیشبرد آزمون های گوناگون، مشخص/روشن ساختن مسؤلیتهای هر فرد ذیدخل و مثالهای دیگری همچنون بعضی از تاکتیکهای کاهش دادن تاثیر ریسکهای منفی میباشند.
۴. قبول کردن (Accept): اینجا تیم پروژه ریسک را شناسایی میکند اما در مقابل آن کدام عکس العمل را پلانگذاری نمیشود، و فکر میکنند هر وقتیکه ریسک واقع شد باز آنوقت میبینیم که چه خواهد کرد. این ستراتیژی وقتی عملی میگردد که امکان جوابدهی ریسک وجود نداشته باشد یا برای پروژه آرائه کردن ستراتيژی عکس العمل مناسب اقتصادی نباشد.
در صورتیکه ریسک بالای پروژه تاثیر مثبت داشته باشد، باز هم چهار ستراتيژی ها را زیردست میگيریم:
۱. بهره برداری (Exploit): در حالیکه ریسک بالای پروژه تاثیر مثبت داشته باشد، مسؤلین پروژه کوشش میکنند که ازین فرصت فایده اعظمی صورت گیرد. درین ستراتيژی پرکارترین افراد اداره/ پروژه به فرصت اختصاص داده میشود تا سطح ابهام را پایین آورده از فرصت حتماً بهره برداری صورت گیرد.
۲. بهترسازی (Enhance): درین ستراتيژی سعی میگردد تا امکان واقع شدن و/یا تاثیر مثبت فرصت بالا برده شود. شناختن و ازدیاد فکتورهای کلیدی این ریسک مثبت میتواند به امکان واقع شدن آن زیادت بخشد.
۳. شراکت (Share): درین صورت تمام يا حصه مالکیت فرصت به طرف سوم که بهترین امکان بهره برداری ازین فرصت را داشته باشد واگذار میگردد. ایجاد تیمهای مختلط، ایجاد شرکتهای سهمدار و موارد مشابه دیگر مثالهای این ستراتيژی شده میتواند.
۴. قبول کردن (Accept): قبول کردن فرصت به این معنا است که اگر فرصت واقع شد از آن بهره برداری صورت میگیرد، وگرنه ضرورت دنبال کردن فعال آن نیست.
ريسکهایکه امکان و تاثیر بلند داشته باشد، باید جلوگيری یا تاثير شان کم گردد، و ريسکهای که امکان و تاثیر آن نسبتاً کم باشد میتواند انتقال یا قبول گردند.
مهم نیست که پروژه شما با کدام نوع ریسک مواجه است، مهمتر این است که ستراتيژيها و عکس العملهای شما بر وقت و از اول سنجیده شده باشند، ۹۵٪ تمام ريسکها که پروژه شما با آن روبرو میشود بايد از اول يک پلان عکس العمل داشته باشند، تمام ريسکهای معلوم – نامعلوم باید عکس العملهای پلان شده داشته باشند، به استثنای ريسکهای نامعلوم – نامعلوم که آن هم بیشتر از ۵٪ ريسک های پروژه نمیباشند.
درین صحبت تمرکز ما بالای مديریت ریسکها بود؛ در نوشته گذشته د پروژې ریسک معلومولو پروسه بحث ما درباره پروسه شناسایی ریسکهای پروژه بود؛ در آینده انشالله موارد شناسایی ریسک؛ ارزیابی آن و منابع ریسک را زیر بحث خواهیم گرفت.
ټولي:مديريت Management
ځواب دلته پرېږدئ